عروس کوچولوی مامان
سلام نفس مامان،دیشب عروسی عمو محمد(پسر خاله ی بابایی)و خاله مریم تو باغ سیب روبروی شهرک گلدشت حافظ بودبعد از 5ماهگی این اولین عروسی ای بود که میرفتی،چون ماشالا بزرگتر و باهوش تر شده بودی،همه چیزو تشخیص میدادی خیلی بهت خوش گذشت اصلا بیقراری نکردی،تازه پا به پای مهمونا دست می زدی و خوشحالی می کردیتا اخر مراسم که حدود ساعت 1بعد از نصف شب بود بیدار بودی،خیلی خوابت میومد اما تا نرسیدیم خونه نخوابیدیهمون روز تا ساعت 12ظهر خوابیدی
بقیه ی عکسا در ادامه ی مطلب....
حلمای عزیزم و محمد جواد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی