حلما کوچولوحلما کوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره
پیوند عشق ما پیوند عشق ما ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

حلما کوچولو

حلمااا گلی کنجکاو می شود

نازنینم نسبت به روزای اول تولدت خیلی کنجکاوتر و باهوش تر شدی.شناختت از محیط خیلی بیشتر شده....ونسبت به صدا و نور خیلی حساسی و از خودت واکنش نشون میدی...من و بابایی و مامان جون وباباجون و کاملا میشناسی... خیلی قشنگ اغو میکنی روزای اول برات سخت بود و دهنت و کاملا باز میکردی و زبونتو بیرون میاوردی اما نمیتونستی واضح حرف بزنی ولی الان اغو رو خیلی واضح و فصیح میگی... از تنهایی خیلی بدت میاد،اگه تو اتاق تنها باشی گریه میکنی و سر و صدا راه میندازی از تعویض لباس خیلی بدت میاد از بس موقع لباس عوض کردن گریه میکنی که نمیدونم چیکار کنم. الههههههههی قربون دختر نازم برم........عاشقتم عزیززززززززززمم ...
26 دی 1393

از یک ماهگی تا دو ماهگی حلما خانوووم

دخترکم یک ماهگی شما با سختی ها ،بیقراری ها و بد ارومی های شبانه، اما خیلی زیبا و شیرین تر از عسل تو این دنیا سپری شد.من و بابایی تو این مدت خیلی ناوارد بودیم به همین دلیل همش خونه ی مامان جونم بودم چون میخواستیم تجربه کسب کنم. دو ماهگی شما هم به سلامتی و خوشی تموم شد.شیرین کاری های شما تو این ماه خیلی خیلی زیاد شد تو این ماه برای من و مامانم خیلی اغو پاغو می کردی.منم همه ی فیلما و خوشمزگیاتو برای بابایی که ماموریت رفته بود تهران میفرستادم.این قدر قشنگ می خندیدی و از خودت صدا در میاوردی که من ذوق مرگ می شدم و روزی صد هزار مرتبه قربون صدقت میرفتم.   ...
26 دی 1393

مروری بر خاطرات نوزادی حلما جونم

دختر نازنینم شما 28 آبان 93 روز چهارشنبه ساعت 8/25صبح توسط دکتر شهلا شهریور در بیمارستان کوثر به دنیا اومدی.وزن شما موقع تولد 3000گرم،قد شما 50سانتی متر و دور سر شما  35 سانتی متر بود.دکتر شما در بیمارستان دکتر مریم جمالی شیرازی بودن.
6 دی 1393

اولین یلدای حلما

امسال شب یلدایم متفاوت تر از هر سال دیگر بود،به خاطر وجود حلمای عزیزم.                            عشم اولین یلدات مبارک                                                                  ...
30 آذر 1393

عکسای یک ماهگی حلما جونی

                       10روزگی حلما وقتی که اماده شده بود بره ازمایشگاه برای ازمایش زردی                                                   حلمای عزیزم و ثنا جون که 4ماه از حلما بزرگتره                   &n...
29 آذر 1393

هدایای تولد ماه خونه ی ما

عزیزممممم بابایی برای تولدت یه جفت گوشواره ناز و خوشکل خریدن مامانم برای شما یه و ان یکاد خوشکل به همراه یه پلاک سینه خریدن مامان بابایی هم یه جفت گوشواره خریدن دایی ستار و زن دایی پریسا هم یه دستبند طلای خوشکل اوردن خاله لیلا،دایی مهدی،دایی حامد،عمه سمانه و فاطمه بهت پول نقد دادن که برات پلاک اسم به همرا زنجیرشو سفارش دادیم ...
10 آذر 1393

زمینی شدن حلما کوچولو

وقتی بعد از 9ماه انتظار پاهای کوچکت به زمین خدا رسید و در جدا شدن از بهشت خدا گریه ی بلندی سر دادی نمیدانستی که با اولین گریه ات دنیا به من میخندد و نام زیبای مادر بر من نهاده می شود.حلما کوچولو زمینی شدنت مبارک.
9 آذر 1393